۱۰ شخصیت کیمیاگر FullMetal که بیشترین رنج را در حق رای دادن داشتند

[ad_1] کیمیاگر Fullmetal: برادری یک انیمه خیالی Steampunk است که هم در ۶۴ قسمت خود بهترین و بدترین طرف های بشریت را نشان می دهد. اعضای بازیگران مختلف شادی و موفقیت زیادی را تجربه کرده اند و در عین حال تحمل رنج و تروما کابوس نیز را تحمل می کنند ، که روایتی متعادل و
[ad_1]
کیمیاگر Fullmetal: برادری یک انیمه خیالی Steampunk است که هم در ۶۴ قسمت خود بهترین و بدترین طرف های بشریت را نشان می دهد. اعضای بازیگران مختلف شادی و موفقیت زیادی را تجربه کرده اند و در عین حال تحمل رنج و تروما کابوس نیز را تحمل می کنند ، که روایتی متعادل و بالغ ایجاد می کند. به طور خاص ، اگر طرفداران انیمه می خواهند روی رنج هایی که این شخصیت ها از بین می روند ، تمرکز کنند ، نام های زیادی برای انتخاب وجود دارد.
در حالی که بیش از چند شخصیت در کیمیاگر Fullmetal: برادری برخی از آنها از صدمات میدان جنگ و مواردی از این دست رنج می برند ، آسیب های جسمی یا روحی بسیار بدتری نسبت به آن پشت سر گذاشتند. رنج و تروما این شخصیت ها به تقویت بسیاری از مضامین و مفاهیم روایی که در انیمه کاوش شده است ، کمک کرد و مطمئناً داستان را به روشهای شدید و در عین حال اساسی سوق داد. و گاهی اوقات ، این رنج به فروتن یا بازخرید شخصیت ها در مقطعی از داستان کمک می کرد.
۱۰
ادوارد در یک تجربه فروتنانه بازو و پا خود را از دست داد
قسمت اول: “کیمیاگر Fullmetal”
شخصیت های انیمه شونن مانند ادوارد الریک تمایل دارند که در انیمه رنج ببرند ، زیرا آنها همیشه در معرض خطر شدیدترین خطر هستند. قهرمانانی مانند ادوارد با تحمل تروما جدی ، برای هواداران انیمه نمونه ای عالی برای هواداران انیمه نشان دادند اما از اجازه دادن به شکستن آنها یا پیچاندن آنها به یک هیولا امتناع ورزیدند. عدم آسیب دیدگی اد در احیای مادرش تریشا او را فروتن کرد و چشم انداز جدیدی در مورد کیمیاگری به وی داد.
ادوارد احساس می کرد که تمام زندگی خود در حال از بین رفتن برادر ، بازو و پا در هنگام تلاش برای انتقال انسان است ، اما او راهی پیدا کرد که به عنوان کیمیاگر تمام ملت عقب نشینی کند. اد در طول ماجراهای خود متحمل شد ، اما حاضر نشد این تجربه را بشکند ، حتی وقتی با هیولا مانند سولف جی کیمبله روبرو شد. اد در یک نقطه توسط یک میله فلزی تحت تأثیر قرار گرفت ، اما تمام آنچه او می توانست در مورد آن فکر کند بقا بود ، نه انتقام.
۹
Alphonse سالها را به عنوان یک لباس توخالی و ناخوشایند از زره گذراند
قسمت اول: “کیمیاگر Fullmetal”
برادر ادوارد آلفونس در روزی که سعی کردند مادرشان را از مردگان برگردانند ، به روشی مشابه رنج می برد. Alphonse یک پا را از دست نداد ، بلکه تمام بدن او را به این روند از دست داد ، و او تقریباً به خوبی از دست داد تا اینکه اد از کیمیاگری برای اتصال روح خود به زره های فلزی استفاده کرد. تفکر سریع اد آلفونز را در دنیای فیزیکی نگه داشت ، اما به هزینه آل احساس می شد مانند موجودی توخالی. او نمی توانست چیزی احساس کند ، و تقریباً مثل شکنجه روزانه برای او بود.

مربوط
پیام اصلی کیمیاگر Fullmetal را می توان در این ۱ شخصیت خلاصه کرد (این ویرایش نیست!)
همه چیز در مورد طراحی پراید او را به یک شرور به یاد ماندنی ، معنی دار و وحشتناک در کیمیاگر Fullmetal: اخوان المسلمین تبدیل می کند.
در یک لحظه ، حرص و طمع هومونکولوس آشکارا به بدن ظاهراً جاودانه آل حسادت می کرد ، فقط برای اینکه آل به این نکته اشاره کند که وجود بدبختی چیست. همچنین به اینکه چگونه روح آل شروع به رد زره پوش کرد ، کمک نمی کرد و باعث می شود که او هر از گاهی از آنجا عبور کند. مهمتر از همه اینها ، آل یک بار لحظه ای از بحران وجودی را تحمل کرد ، متقاعد شد که وی یک موجود مصنوعی است که توسط اد ایجاد شده است.
۸
وینی والدین خود را از دست داد و تقریباً خودش را به نفرت از دست داد
قسمت اول: “روز اول”
مهندس وینری راکبل اوقات خوبی در راش دره داشت و او از دوستی های خود با اد و آل لذت می برد ، اما زندگی او بی دقتی یا آسان نبود. در کودکی ، وینری غم و اندوه زیادی را برای از دست دادن هر دو پدر و مادرش در جنگ داخلی Ishval پشت سر گذاشت. والدین وینی پزشکان خوش قلب بودند که فقط می خواستند به مردم کمک کنند ، اما با یک قتل وحشیانه پاداش می گرفتند.
زخمهای ذهنی وینی هنگامی که او با قاتل والدینش ، اسکار راهب ، که به دنبال انتقام از همه آمسترها بود ، دوباره باز شد. وینی به تاریک ترین نقطه خود رانده شد و یک تپانچه را در اسکار تراز کرد تا اینکه اد او را متقاعد کرد که بایستد. هیچ کس صدمه ای ندید ، اما این واقعیت باقی مانده بود که وینری احساس وحشتناک کرد که چگونه او تقریباً خود را به انتقام و نفرت خشونت آمیز از دست داد. تنها کاری که او می توانست انجام دهد این بود که وقتی که تروما تجدید شده را پردازش کرد ، گریه کرد تا اینکه سرانجام حرکت کرد.
۷
ژان کار خود و استفاده از پاهای خود را از دست داد
اولین قسمت: “درد و رنج یک کیمیاگر”
ژان Havoc یکی از دوستان روی موستانگ است کیمیاگر Fullmetal: برادریو علی رغم شخصیت خوش بینش ، او در داستان بسیار متحمل شد. او در ابتدا از وضعیت خوبی برخوردار بود ، فقط برای مبارزه با شهوت Homunculus و دچار یک مصدومیت جدی. ژان در پایان از کمر به پایین فلج شد و او را وادار کرد که از حرفه نظامی خود دست بکشد و او از دیدن این کار خوشحال نبود.
ژان مجبور شد بازنشسته شود ، اگرچه حداقل او در فروشگاه عمومی خانواده اش در مرکز کار پیدا کرد ، که این ضرر را تا حدودی کاهش داد. مدتی ، ژان از داستان خارج شد ، اما او در طول نبرد نهایی برای مرکزی در روز وعده داده شده بازگشت و در مبارزه با ارتش اصلی آمستری ، روی و سایر متحدین را تهیه کرد.
۶
نینا در برابر وصیت نامه خود به موجودی پیچیده تبدیل شد
اولین قسمت: “درد و رنج یک کیمیاگر”
یکی از کابوس ترین لحظات در همه کیمیاگر Fullmetal: برادری هنگامی که کیمیاگر ایالتی شو تاکر سگ خود را اسکندر و دخترش نینا را در یک کیمرا صحبت می کرد و از ناامیدی بیرون کشید. هیچ کس احساس پشیمانی برای شو نکرد وقتی که اد در خانه خود نیمی از مرگ را شکست داد ، اما طرفداران برای خود نینا احساس وحشت کردند. مشخص بود که وی به عنوان یک کیمرا در حال عذاب بود ، به خصوص که مادرش پس از تبدیل شدن به موجودی مشابه ، از مرگ خواسته بود.

مربوط
۱۰ بلندترین شخصیت کیمیاگر Fullmetal ، رتبه بندی شده
در حالی که ادوارد الریک بلندترین در کیمیاگر Fullmetal نیست ، یک تن از شخصیت های دیگر وجود دارد: هم افراد شرور و هم متحدین الریک ها.
نینا به یک کیمرا تبدیل شد و جایی برای تعلق در جهان نداشت و مطمئناً هرگز موافقت نکرده است که به چنین موجودی تبدیل شود. در یک لحظه ، تمام زندگی نینا خراب شد و شک کمی وجود دارد که او از این همه احساس آسیب دیدگی کرد. از رحمت ، اسکار نینا چیمرا را به قتل رساند و زندگی پیچیده خود را به پایان رساند تا دیگر بتواند به آن بکشد. هیچ راهی برای بازگرداندن نینا و اسکندر وجود نداشت ، که این امر یک واقعه حتی تاریک تر را رقم زد.
۵
گلوتونی تحمل بسیاری از مرگ و میر را تحمل کرد و توسط غرور خورده شد
قسمت اول: “کیمیاگر Fullmetal”
تعدادی از Homunculi در کیمیاگر Fullmetal: برادری بسیار متحمل شد و طرفداران حتی ممکن است در بعضی مواقع از آنها پشیمان شوند. یک مثال ، همه گیر همه جانبه Homunculus Gluttony است که یک موجود اوفیش بود که به خواهر و برادرهای Homunculus خود ارزش می داد و بدون شک از دستورات آنها پیروی می کرد. گلوتونی رنج هایی را تحمیل کرد ، اما او در عوض بسیار بیشتر تجربه کرد ، تا جایی که سنگ فیلسوفش از بین رفت و او در واقع درگذشت.
هنگامی که گلوتونی ترمیم شد ، او در آستانه روز موعود بارها و بارها در دست حزب اد درگذشت. پراید خیانت کرد \ گلوتونی و او را فرو برد تا حس بوی تیز خود را بدست آورد ، و این یک تجربه بود که گلوتونی وحشتناک و گیج کننده بود. با این حال ، پراید به همه اطمینان داد که هومنکولی به همان اندازه یکسان است ، بنابراین حتی به هیچ وجه خیانت در چشمان پراید نبود.
۴
فن LAN یک بازو را از دست داد و تحت عمل جراحی دردناک خودروسازی قرار گرفت
قسمت اول: “فرستاده از شرق”
هنگامی که شاهزاده لینگ یائو وارد آمستریس شد ، او دو محافظ با او داشت ، از جمله یک زن جوان به نام Lan Fan ، که کاملاً به او اختصاص داشت. Lan Fan در ابتدا برای خودش خوب عمل کرد ، اما پس از مبارزه با خشم و گلوتونی در خیابان های شهر ، به شدت متحمل شد. فن فن می دانست که هومنکولی می تواند او را هنگام عقب نشینی ردیابی کند ، بنابراین از ناامیدی ، فن لان بازوی خود را قطع کرد ، که بدون شک آزار دهنده بود.
فن LAN از طریق فاضلاب ها به هم ریخت و خوشبختانه از عفونت نامطبوع خودداری کرد ، فقط برای پایان دادن به گروه ادوارد در یک خانه از راه دور. در آنجا ، فن LAN برای گرفتن یک بازوی خودرویی ، جراحی دردناک را تحمل کرد ، اما حداقل این هزینه را پرداخت کرد. Lan Fan مدتی بعد به میدان نبرد بازگشت و در یک نبرد جنگلی آماده غرور و گلوتونی بود.
۳
هوهنهایم تمام دوستان خود را از دست داد و قرن ها مانند یک بی پروا احساس می کرد
قسمت اول: “یکی همه است ، همه یکی است”
ون هوهنهایم قرن ها پیش به عنوان برده شماره ۲۳ در زندگی بدبختانه متولد شد ، فقط برای دیدار با یک همجنسگرا که قول می داد او را از طریق کیمیاگری قدرتمند کند. برده شماره ۲۳ نام جدید و قدرتهای جدیدی به دست آورد ، و او در مورد این همه احساس خوبی داشت زیرا کارگران Xerxes یک دایره انتقال غول پیکر را در اطراف شهر خود ایجاد کردند. سپس ، Homunculus همه را به یک جفت سنگ فیلسوف منتقل کرد ، این بدان معنی بود که هوهنهایم هر کس را که تا به حال شناخته شده بود از دست داد.
از دست دادن حیرت انگیز هوهنهایم تازه آغاز بود ، زیرا او بعد از آن وجود خود را نفرین کرد. او به عنوان یک سرگردان جاودانه ، مجبور شد از دست دادن هر کس دیگری که با او ملاقات کرده بود ، تجربه کند و بارها و بارها افراد اطراف خود را بیشتر کند. هوهنهایم نیز به دلیل احساس هیولا رنج می برد ، یک بار عاطفی جدی که سرانجام بلند شد وقتی همسرش تریشا به او گفت که خودش را از این طریق نبیند.
۲
اسکار توسط جنگ داخلی Ishvalan آسیب دید
اولین قسمت: “درد و رنج یک کیمیاگر”
راهب Ishvalan که فقط به عنوان اسکار شناخته می شد ، هنگامی که ارتش Amestris و کیمیاگران ایالتی جنگ نسل کشی علیه مردم خود را آغاز کردند ، بسیار متحمل شد. اسکار در ابتدا جنگنده ای نبود ، اما وقتی برادر بزرگتر محبوب خود را از دست داد ، این تغییر کرد. اسکار با بازوی برادرش روی بدن خود بیدار شد و غم و اندوه قریب به اتفاق او را به لبه سوق داد. با عصبانیت ، اسکار Rockbells را به قتل رساند ، سپس پس از پایان جنگ شروع به شکار کیمیاگران ایالتی کرد.

مربوط
کیمیاگر Fullmetal: 3 اکتبر برای برادران الریک چه معنی دارد؟
ساعت کیمیاگر ایالتی ادوارد الریک دارای یک پیام مخفی است که در داخل آن حک شده است. معنای شدید آن چیزی است که او به راحتی با دیگران به اشتراک نمی گذارد.
غم و اندوه و عصبانیت فوق العاده اسکار سالها پس از پایان جنگ ، او را پایدار کرد ، همه در حالی که او به عنوان یک جنایتکار تحت تعقیب در آمستریس در حاشیه زندگی می کرد ، و این باعث می شد زندگی روزمره او چیزی جز رنج نباشد. در پایان ، هرچند ، اسکار با همه صلح پیدا کرد و به مردم خود بازگشت و پس از سالها عذاب ، پایان بسیار مورد نیاز او را به او داد.
۱
ایزومی در تلاش برای احیای فرزند مرده خود متحمل شد
قسمت اول: “روز اول”
معلم اد و آل ، ایزومی کورتیس ، بیش از یک مربی معمولی است که به قهرمانان می آموزد که چگونه بجنگند. ایزومی راه سختی برای تلاش برای انتقال انسان را آموخت ، که به او چیزی مشترک با دو دانش آموز خود داد. سالها در گذشته ، ایزومی کودک خود را از دست داد و سعی کرد آن را با کیمیاگری احیا کند ، فقط برای اینکه دوباره فرزند خود را از دست بدهد و در طول راه آسیب های داخلی را متحمل شود.
غم و اندوه طولانی ایزومی به شدت بر او وزن داشت و گاهی اوقات مقدار زیادی خون را در بالای همه اینها سرفه می کرد. این تجربه برای ایزومی آسیب زا و دلهره آور بود ، اما او بعد از اینکه اد با تجربیات خود چند جزئیات در مورد انتقال انسان توضیح داد ، تعطیل شد. این همچنین به زمانی که هوهنهایم اندامهای ایزومی را برای کاهش درد درون او کاهش داد ، کمک کرد.
[ad_2]
لینک منبع
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰